ريه هامو پر ميكنم از هواى امروز،چه هواى خوبيه،امروز آخه روز منه،چه عظمتى داره امروز كه تازه دو ساله ميفهم معنى اين روز رو مادر....ميدونستى بعد اومدنت وقتى مادر شدم يهو اين همه بزرگ شدم چجورى صاحب همه چيز شدم آخه شدى تاروپودم فرشته وجودم،وقتى ميدوم دنبالتو تو هم فرار ميكنى و ميرسى به بن بست سريع بغلت ميكنم زير گردن ظريفتو قلقلك ميدمو لپاتو محكم ميبوسم دوباره ميذارمت زمينو دنبالت ميكنم غرق قهقه هات ميشم از هميشه عاشقترت ميشم،چه وجودى دارى دختر....دو ساله تو كوچولو شدى معلم من بزرگ؟هر روز بهم درس مادرى ميدى؟تو اين كلاس درس معلمو شاگرد،خستگى واسه شاگرد ممنوعه هان؟اشك ممنوع،شكايت ممنوع،فقط خنده ،خنده و خنده...صداى خنده هات بايد بگذره از سقف خونمو...